وبلاگicon
یا الله♥•٠· :: سوی نور

سوی نور

...نمی توان بر صراط دوست بود ولی بی صلات بود

سوی نور

...نمی توان بر صراط دوست بود ولی بی صلات بود

بنده های خوب خدا سلام

یا الله♥•٠·

پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۹:۱۷ ب.ظ


نمی دانم تقصیر حاج آقای مسجد بود که نماز را خیلی سریع شروع میکرد و بچه ها مجبور بودند
با سر و صورتی خیس در حالی که بغل دستی هایشان را خیس میکردند،
خود را به نماز برسانند یا اشکال از بچه ها بود که وضو را می گذاشتند دم آخر و
تند تند یا الله می گفتند و به آقا اقتدا می کردند و مکبّر مجبور بود پشت سر هم یا الله بگوید و
اِنَّ الله معَ الصّابرین...

بنده خدا حاج آقا
هر ذکر و آیه ای بلد بود میخواند تا کسی از جماعت محروم نماند.

مکبّر هم کوتاهی نکرده، چشم هایش را دوخته بود به ته سالن تا اگر کسی وارد شد به جای او یا الله بگوید و
رکوع را کش بدهد .

وقتی برای لحظاتی کسی وارد نشد، ظاهراً بنا به عادت شغلی اش بلند گفت:
«یاالله نبود ... حاج آقا بریم.»

نمی دانم چند نفر توی نماز زدند زیر خنده
ولی بیچاره حاج آقا را دیدم که شانه هایش حسابی افتاده بودند به تکان خوردن.

" ترکش های ولگرد - داوود امیریان "

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۳/۰۱/۲۸
  • ۲۱۰ نمایش
  • سیمین محمود زاده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی