سبک زندگی اسلامی(3)♥•٠·
- ۰ نظر
- ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۵۱
- ۱۴۷ نمایش
جشن عقد دوستم بود، صدای اذان که بلند شد اول همه عروس خانم و مادرش حرکت
کردن برا نماز. پشت سرشونم بیشتر مهمونا که قبلن وضو گرفته بودن رفتن
سالن تقریبن شد نمازخونه :)
بعدن گفتن که توی مردونه هم همینطور بوده حتی بهتر. ینی مردا جماعت خونده بودن نمازشونو
نه
فیلمبردار بود که مدام مزاحم مهمونا باشه و از لادندوناشونم فیلم بگیره و
نه هرکی یه موبایل دستش بود که یواشکی عکس ملتو بندازه :)
ینی بعد مدتها اولین جشنی بود که با خیال راحت عین آدم نشستیم سرجامون :)
خوشبخت شن الهی :)
برگرفته از صفحه گوگل پلاس حدیث عشق
لیام نیسون بازیگر ایرلندیالاصل سینمای آمریکا گفت: دوست دارم صدای اذان و
ترانههای اسلامی را گوش کنم چراکه با شنیدن این صداها از تنشهای عصبی
رها میشوم.
لیام نیسون بازیگر ایرلندیالاصل سینمای آمریکا در
گفتوگویی که با روزنامه «القدس العربی» درباره فیلم جدیدش با عنوان «بدون
توقف» داشته، گفته است: دوست دارم صدای اذان و ترانههای اسلامی را گوش کنم
چراکه با شنیدن این صداها از تنشهای عصبی رها میشوم.
بنابر این
گزارش، نیسون که در ایرلند شمالی و در یک خانواده کاتولیک بزرگ شده و پدرش
مدیر مدرسهای کاتولیکی بود ایمان خود به این مذهب را پس از مرگ همسرش در
سال 2009 از دست داده و میگوید: تعالیم کلیسای کاتولیک نتوانست من را از
غرق شدن در ماتم مرگ همسرم نجات دهد برای همین دیانت من به این مذهب و
کلیسا در درون من پایان یافته است.
وی با اشاره به ادامه داشتن این
تنشهای عصبی و غم فقدان همسر در او تا هنگامه تصویربرداری فیلم «گرفته شده
2» در ترکیه، میافزاید: در ترکیه 5 بار در روز صدای اذان را میشنیدم؛ در
هفته اول این صدا برایم آزاردهنده بود چراکه از ساعت 5 صبح شروع میشد در
حالی که من ساعت 6 بیدار میشدم و عملا یک ساعت از خوابم را از دست
میدادم.
نیسون ادامه داد: در هفته دوم احساسم این بود که این صدا
دارد وارد بدنم میشود و در هفته سوم دوائی بود که بدون آن نمیتوانستم
زندگی کنم چراکه آرامش جان بود و در عین حال احساسات انسان را به شکلی ویژه
برمیانگیخت و جدا زیبا بود و آرام آرام متاثر شدم به گونهای که قبل از
ترک ترکیه چندین سیدی از ترانههای اسلامی را خریدم و این روزها حتما قبل
از خواب آنها را میشنوم.
منبع: فارس / دیلی میل
سؤال: اینکه حضرت آقای قاضی می فرمودند هرکس نماز اول وقت بخواند به مقام می رسد، آیا مرادشان نماز با حضور قلب است یا خیر؟
آیتالله
بهجت: نه! اگر نماز با حضور قلب منظورشان بود، آنوقت سؤال میکردند چگونه
باید خواند این نماز را، به چه سببی بخواند نمازکامل را! این که چیزی به
دست نداد که! وقتی چیزی به دست میآید که مطلق نماز، مطلق نماز را کسی مقید باشد در اول وقت به نماز عالی میرسد؛ میرسد خودش، تکویناً شیئاً و شیئاً روز به روز میرود بالاتر.
بچهها مشغول نماز جماعت بودند که افسر اردوگاه وارد آسایشگاه شد و رو به
من کرد و گفت: ماجد، مگر دستور را نشنیدی که نماز جماعت ممنوع است؟ حالا از
دستور ما امتناع میکنی؟
من در پاسخ گفتم: سیّدی، این که نماز جماعت
نیست! درست است که عدهای در کنار هم در یک صف و به امامت فردی نماز
میخوانند، ولی نام این نماز، نماز مطابعه است نه نماز جماعت!
بعد
پیرامون لغت مطابعه شروع به تحلیل و تفسیر کردم و افسر عراقی هم که سعی کرد
خود را مسلمان نشان بدهد، گفت: اگر نماز مطابعه است اشکالی ندارد، اما اگر
نماز جماعت بخوانید وای به حالتان! و رفت. سپس ما ماندیم و نماز جماعتی
پرصفا و دلی شاد از حماقت و نادانی افسر عراقی اردوگاه!
موقعی که در ایرانشهر در محضر آیت الله خامنه ای در تبعید بودم، روزی عده
ای از علما از قم برای ملاقات ایشان آمده بودند، وقت نماز همه برای اقامه
نماز جماعت به امامت معظم له آماده شدند. همینطور که نماز جماعت بر پا بود،
ناگهان بزغاله ای وارد اتاق شد و شروع کرد به این طرف و آن طرف پریدن و در
آخر، سجاده یکی از نمازگزاران را برداشت و با خود برد.
چند نفر از
نمازگزاران به کلی آرامش شان به هم خورد و خندیدند که یکی از آنها من بودم و
از خنده ما دیگران نیز به غیر از حضرت آیت الله خامنه ای خندیدند. ولی آقا
نمازشان را بدون هیچگونه حرکت اضافی به پایان رساندند. بعد از نماز از آقا
پرسیدم که شما چطور توانستید نمازتان را ادامه دهید؟ آقا فرمودند: در مورد
چی؟ عرض کردم: به خاطر بزغاله ای که وارد اتاق شده بود. آقا فرمودند:
ذره ای از این جریان را متوجه نشدم.
حجة الاسلام والمسلمین راشد یزدی
درباره یکى از بزرگان نقل مى کنند که گفته است:
من حال عجیبى پیدا کردم؛ یعنى حال نماز شب و حال نماز اوّل وقت خواندن را نداشتم و همچنین از خواندن نماز و رابطه با خدا لذّت نمى بردم
لذا تعجب مى کردم که چرا چنین هستم؟ هرچه گریه و زارى و التماس مى کردم
باز به جایى نمى رسیدم تا سرانجام شبى در عالَم رؤ یا به من گفتند:
«کسى که خرماى حرام بخورد، معلوم است که دیگر عبادت را دوست نخواهد داشت و از آن لذتى نمى برد!».
وى
مى گوید: وقتى از خواب بیدار شدم جریان خریدن خرما را به یاد آوردم که
وقتى خرما را گرفتم، دیدم یکى از آن خرماها رسیده نیست لذا بدون اجازه
صاحب مغازه، آن خرما را برداشتم و روى خرماهایش گذاشتم و به عوض آن، یک
خرماى خوب برداشتم و آن را خوردم، و لذا مطمئن شدم که همان یک خرماى حرام،
بر روى حالات معنوى من اثر نهاده و دیگر از خواندن نماز و رابطه با خدا،
لذتى نمى برم.
تربیت فرزند از نظر اسلام، آیت الله مظاهرى، ص 72 (با اندکى تصرف )
مرحوم سید هاشم حدّاد: پس کی نماز می خوانی؟
مرحوم مطهّری در مراجعت از این ملاقاتها بسیار مشعوف بودند، و
می فرمودند: در یکبار که خدمتشان بودم از من پرسیدند: نماز را چگونه
می خوانی؟ عرض کردم: کاملاً توجّه به معانیِ کلمات و جملات آن
دارم!
فرمودند: پس کِیْ نماز میخوانی؟! در نماز توجّهات به خدا باشد و بس! توجّه به معانی مکن!
روح مجرد . ص162