وبلاگicon
داستـان نـماز :: سوی نور

سوی نور

...نمی توان بر صراط دوست بود ولی بی صلات بود

سوی نور

...نمی توان بر صراط دوست بود ولی بی صلات بود

بنده های خوب خدا سلام

۲۹ مطلب با موضوع «مقالات نـماز یومیه :: داستـان نـماز» ثبت شده است

سه رکعت نماز مغرب می خوانم ، قربة الی الله ، اللاااااااااااااااااااهُ اکبر!!!

بسم الله الرحمن الرحیم! الحمدلله رب العالمین... ( یادم باشه کتاب جامعه شناسی ام رو بردارم ، فردا باید حتما نصفش رو بخونم ) ... اهدنا الصراط المستقیم صراط ... (بابا یکی زیر غذا رو کم کنه ، سوووخت!) غیر المغضوب علیهم و لا الضااااالّین ( ای وای من ! به مامانم نگفتم شلوار مشکی ام رو بندازه توی لباسشویی ) ... قل هو الله احد الله ... ( آره! سه تا دیگه اش مونده ، وای دیدی یادم رفت مقوا بخرم برا روزنامه دیواری! ) ...لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد ( می خوام بیام پیشت ... جاده چه همواره !!!! آهای ... خاک بر سرت ! حواست رو جمع کن ، سر نمازیا فلان فلان شده! ) ...بحول الله و قوته ..... بسم الله الرحمن الرحیم ( آخی نازی! چقدر دلم برا هلیا کوچولو تنگ شده ، یادم باشه بعد نماز یه زنگ بهش بزنم !) ...ایاک نعبد و ایاک نستعین ... ( نمازم که تموم شد باید یه بوگیر توی کفشم بندازم ، خیلی بو گرفته ) ... الحمدلله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک ... (ناخن هاتو نگاه تو رو خدا!!! میمیری یه سوهان بکشی؟ ) ... یا حیُ یا قیوم ... سبحان الله و الحمدلله و لا اله... (صدای آهنگ چه فیلمی بود؟ خواننده اش آشناست ، اسمش چی بود؟!!!) ... سبحان ربی العلی و بحمده ... ( نکنه فیلمی که دیروز تبلیغ می کرد شروع شده ، بذار ببینم ، آخ آخ ساعت هشته ، فکر کنم شروع شده ، بهتره زودتر نمازمو تموم کنم برسم به فیلم ) المدلله اشد ان لاالاله وحد شریک له و اشد ان محمد عبد رسوله اللهم صل علی محمد و آل ممد ... السلام علیکم و رحمه و برکااااته... ( با سرعت نور به سمت تلویزیون دویدم ، تازه فیلم شروع شده بود ، از ته دل گفتم آخییش ! به موقع رسیدم )

.

.

.

نمازمو که مکتوب کردم ، تازه معنای این حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رو فهمیدم که فرمود:

بدترین دزد کسی است که " بخاطر شتابزدگی " از نماز خود می دزدد. نماز چنین شخصی مانند یک پیراهن کهنه در هم پیچیده شده و به صورت صاحبش کوبیده می شود منبع: بحارالانوار ج84 ص 257

خداییش حق چنین نمازی همینه

حالا خوبه همه مون می دونیم که خدا چقدر روی نماز تاکید کرده ، اگه نمی دونستیم چی میشد ؟!!!!

خدا هم خوب ما رو می شناسه که می فرماید:
بنده ی من! وقتی تو به نماز می ایستی آنچنان گوش فرا می دهم که انگار همین یک بنده را دارم اما تو در نماز آنچنان هستی که انگار صدها خدا داری.. .


منبع: برگرفته از اینترنت

  • سیمین محمود زاده

پیامبر بود اما نماز جماعت را سریع می‌خواند، هر وقت بین نماز صدای گریه نوزادی را می‌شنید. دوست داشت نوزاد، زودتر در آغوش مادرش آرام بگیرد.
.

.

.

قالَ الباقِرُ علیه ‏السلام: کانَ رسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَسْمَعُ صَوْتَ الصَّبِىِّ یَبْکى وَهُوَ فی الصَّلوةِ. فَیُخَفِّفُ الصَّلوةَ فَتَصیرُاِلَیْهِ اُمُّهُ.

امام باقر علیه ‏السلام فرمود: هرگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله در نماز، صداى گریه کودکى را می‌شنید، نمازش را سبکتر می‌خواند تا مادر آن کودک «که در نماز جماعت بود» به فرزندش رسیدگى کند.


منبع: سُنَنُ النَّبى،ص 273

  • سیمین محمود زاده

مسافرین پرواز شماره ۳۹۵ به مقصده جده هرچه سریعتر وارد هواپیما شوند. هواپیما آماده حرکت می‌باشد. برای آخرین بار هم اعلام کرد اما مگر می توانست سوار شود؟

ساعت حرکت هواپیما با اذان ظهر یکی شده بود.. عمره مهم‌تره یا نماز اول وقت..؟؟ بالاخره تصمیمش را گرفت. بی‌خیال بلیط و تمام زحمت هایی که کشیده بود شد. رفت و نمازش را خواند.

بعداز نماز به سالن رفت تا به شهرش برگردد. بلندگو اعلام کرد: با عرض پوزش بابت تأخیر درپرواز شماره ۳۹۵! نقص فنی پیش امده برطرف شده است و مسافرین هرچه سریعتر وارد هواپیما شوند.

لبخندزنان خدا را شکر کرد و سوار هواپیماشد. چندسال بعد هم در محراب شهید شد.. دومین شهیدمحراب..

شهید آیت ا... دستغیب

  • سیمین محمود زاده

یا الله♥•٠·

۲۸
فروردين


نمی دانم تقصیر حاج آقای مسجد بود که نماز را خیلی سریع شروع میکرد و بچه ها مجبور بودند
با سر و صورتی خیس در حالی که بغل دستی هایشان را خیس میکردند،
خود را به نماز برسانند یا اشکال از بچه ها بود که وضو را می گذاشتند دم آخر و
تند تند یا الله می گفتند و به آقا اقتدا می کردند و مکبّر مجبور بود پشت سر هم یا الله بگوید و
اِنَّ الله معَ الصّابرین...

بنده خدا حاج آقا
هر ذکر و آیه ای بلد بود میخواند تا کسی از جماعت محروم نماند.

مکبّر هم کوتاهی نکرده، چشم هایش را دوخته بود به ته سالن تا اگر کسی وارد شد به جای او یا الله بگوید و
رکوع را کش بدهد .

وقتی برای لحظاتی کسی وارد نشد، ظاهراً بنا به عادت شغلی اش بلند گفت:
«یاالله نبود ... حاج آقا بریم.»

نمی دانم چند نفر توی نماز زدند زیر خنده
ولی بیچاره حاج آقا را دیدم که شانه هایش حسابی افتاده بودند به تکان خوردن.

" ترکش های ولگرد - داوود امیریان "

  • سیمین محمود زاده

شفاعت.. .♥•٠·

۱۷
فروردين

چشم هایش داشت بسته می شد. گاه گاه از گوشه و کنار خانه صدای گریه بلند می شد. همه بودند. منتظر نشسته بودند کنار بسترش. خودش گفته بود جمع شان کنند. هیچ کس نمی دانست این لحظات آخر چه می خواهد بگوید. 
نگاه کرد به صورت تک تک شان، گفت: " ما کسی که نماز را سبک بشمارد، شفاعت نمی کنیم."

امام صادق[علیه السلام].. .


منبع: "در محضر آفتاب"* (از سری کتب 14 خورشید و یک آفتاب)، ص 100

  • سیمین محمود زاده
پرده اول:

اذان مغرب شد
آخرین شبی بود که در حرم مولا نماز می خوندم!
ازدحام در صحن جامع رضوی زیاد بود
طبق معمول، چهارزانو نشسته بودند امت مسلمان
و طبق معمول، تازه با بانگ قد قامت الصلاة مکبّر، یادمان افتاد که باید صفوف را از جلو پر کنیم!!

جناب امام جماعت تکبیر را گفتند و نماز شروع شد ولی همچنان افراد از کنارمان رد می شدند، پیش به سوی پر کردن صفوف جلویی!
جلوی من پر بود.

نماز را اقتدا نمودیم، در این حین همسایه دست راستی مان تازه مستقر شد و در اثنای قرائت حمد و سوره، با صدای الله اکبر ش اعلام نمود پیوستنش به نماز جماعت را...


  • سیمین محمود زاده

هم رزم شهید علی موسوی می گوید:

«تنها جایی که می شد سراغش را گرفت، نمازخانه بود. آن قدر مقید بود که نیم ساعت قبل از نماز، به طرف نمازخانه می رفت. هم خودش مقید به نماز اول وقت بود و هم با اخلاصِ خاصی، بقیه را به نماز اول وقت دعوت می کرد.

یک بار که من در جلسه ای حضور داشتم و اتفاقاً تا ظهر طول کشید، ناگهان در باز شد و موسوی با چهره نورانی اش وارد شد و بعد از سلام، از ما پرسید:
برادرا! می بخشید، خواستم بپرسم ظهر شده؟ بعد ما متوجه وقت نماز شدیم و چند لحظه بعد صدای اذان بلند شد.

نحوه تذکر دادن او در آن لحظه خیلی برایم جالب بود».

  • سیمین محمود زاده

ابن عباس می دید که حضرت علی(ع) گاهی در وسط جنگ به آسمان نگاه می کند.
جلو آمد و پرسید: چرا به آسمان نگاه می کنید؟
حضرت فرمود: برای اینکه نماز اول وقت از دستم نرود.
گفت: الان شما در حال جنگ هستید!
حضرت فرمود: از نماز اول وقت نباید غفلت شود، حتی در میدان جنگ.

بحارالانوار، ج2 ، ص 44

  • سیمین محمود زاده

پیامبر اسلام[صلى الله علیه و آله] مردى را دید که در دعایش مى گوید: خدایا مرا ببخش در حالیکه نمى بینم که مرا بیامرزى.

پیامبر[صلى الله علیه و آله] از شنیدن این دعا ناراحت شد و به آن مرد فرمود:
چرا اینقدر نسبت به خدا بدگمان هستى؟ و از رحمت او مایوس؟

آن مرد گفت: گناهان من قبل از مسلمان شدن و بعد از مسلمان شدن زیاد است، نمى دانم خدا چگونه این گناهان را مى بخشد.

پیامبر[صلى الله علیه و آله] فرمود:
گناهانى را که قبل از مسلمان شدن مرتکب شده اى، ایمانت آنها را از بین مى برد، گناهانى را هم که بعد از اسلام آوردن انجام داده اى، نمازهایت آن گناهان را از بین مى برد و از هر نماز تا نماز دیگر گناهى که از تو سر بزند، نماز بعدى کفاره گناهان قبلى مى باشد.

  • سیمین محمود زاده

گـردنه!♥•٠·

۱۴
فروردين

ساعت یازده شب است و اتوبوس هنوز برای نماز نگه نداشته است. همه ساکت و صامت خفته اند و کسی دم بر نمی آورد که نماز... از گردنه های فردوس گذشتیم و اما می توانیم از گردنه های صراط هم بگذریم؟

{از آینه تا پنجره - نرجس خاتون آیتی}

  • سیمین محمود زاده